برگه:MasaalekolMohsenin.pdf/۸۸

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

گلاس[۱] خالی و از این قبیل داشت. پس آقاسیدعلی که در تحصیل است دیدم مشغول تجربهٔ آنها است. منعش کردم و مذمت نمودم. اینها همه تقصیر دولت ماست. اطفال خود را به فرنگستان می‌فرستند، از آنجا برگشته نشر مجعولات و مجهولات می‌کنند، و عقاید مردم را سست می‌نمایند. بعد با دستمال عرق جبین خود را پاک نموده، و از من با آواز خوشایند و لطیف پرسید: پس شما مأمورید قلهٔ دماوند را تحدید[۲] نمایید؟ عرض کردم بلی. فرمود به آن زحمت پیاده رفتن و حمل اثقال چه فایده به دنیا و آخرت منصور است؟ عرض کردم فواید بسیار است. گفت بگویید بشنوم. اگر به کربلا بروید، به هرقدم که بردارید ملایک در جنت درختی برای شما می‌کارند. بعد از شرفیابی روضات مطهرات[۳] هیچ گناه صغیره و کبیره در نامهٔ اعمال شما نمی‌ماند، همه را محو می‌کنند. چه عیب دارد اگر در سفر و زحمات شما نیز این نتایج است بگویید، و الا زحمت خود را لغو و تضییع اوقات بشمارید. صفحه کتاب دین را باید افزود و اجر جزیل گرفت، نه جغرافیا و عقاید یونانیان بتپرست را! عرض کردم علم دین عبارت از اصول خمسه و فروع سته[۴] است. بنده در اصول و فقه تصنیفات زیاد دارم. معنی دین عبارت از عبادت معبود یا معرفت خداست، معنی اصول دانستن اساس احکام، معنی فقه تشخیص حقوق و تعیین حدود…

آقا در اینجا سخن مرا فصل نمود، فرمود شما میرزامحسن خان مهندس نیستید؟ عرض کردم بلی. فرمود مشتاق ملاقات شما بودم ماشاءاله به حسن تقریر و طلاقت بیان ابوی مرحوم وارث بالاستحقاق هستید. من شما را خیلی کوچک دیده بودم، بعد شنیدم


  1. شیشه و لیوان.
  2. تعیین و اندازه گرفتن حدود.
  3. منظور مقبرهٔ امامان است.
  4. ششگانه، یعنی فروع دین اسلام.