برگه:MaskhKafkaHedayat.pdf/۱۶۸

این برگ هم‌سنجی شده‌است.
مهمان مردگان

و امتیازات شخصی را همچنان باور دارد، تا مدتی که نمیتوان پیش‌بینی کرد، در وضع حد وسط، بین زندگی و مرگ، که از طرفی آسان آنرا بر خود هموار میکند، بجا میماند، هر چند دارای یک تابوت است ولی آماده نیست که جامهٔ مرگ را بپوشد، جامه‌ای که عشوهٔ دنیائی، آنرا، بر اثر نبودن میل حقیقی به مرگ، به چیز رغبت‌انگیزی تبدیل میکند.

کمتر میشود احتمال داد که آقای دوپواتون، که دختر او را رئیس آنجا معرفی کرده است، و بنظر نمیرسد که جز از احترام قراردادی برخوردار باشد، بتواند به وضع نامعلوم ساکنان مقبره پایان بخشد. بی‌جنبشی ناپایدار این مجسمهٔ مومی نشانهٔ امید بیهوده‌ای است که مردگان برای ادامهٔ سلسله مراتب نامعلومی دارند. در آنجا هنوز خاطرهٔ حیات، کوشش بسوی مرگ را بکلی فلج میکند.

دختر جوان، که بی‌شک از این نظر که از

۱۶۸