است که پهنایش به دو انگشت نمیرسد و از سه طرف کنیسه را دور میزند ـ گاه حیوان روی این لبه میدود و از کنیسه بیرون میرود، ولی بیشتر وقتها آرام در جای معینی روبروی زنان قرار میگیرد. بسختی میشود باور کرد که وی به این آسانی بتواند از راهی بدین باریکی بگذرد. هنگامی که به انتهای لبه میرسد، شیوهٔ نیمدور زدنش دیدنی است ـ زیرا این حیوان بسیار کهنسالی است ـ ولی از تهورآمیزترین جستهای خطرناک باک ندارد و هرگز هم خطا نمیکند، وقتی به جای خالی رسید به راه خود همچنان ادامه میدهد. در حقیقت وقتی انسان این عملیات تحسینآمیز را تماشا میکند زود از آن سیر میشود و دیگر هم دلیلی در میان نیست که وی پیوسته نگاه خود را به این سمت متوجه کند. وانگهی ترس یا کنجکاوی نیست که زنان را به حالت هشدار نگاه میدارد، اگر آنها به راستی سرگرم عبادت میبودند هر آینه حیوان را کاملاً از یاد میبردند، و اگر
برگه:MaskhKafkaHedayat.pdf/۱۸۹
این برگ همسنجی شدهاست.
در کنیسهٔ ما
۱۸۹