این برگ همسنجی شدهاست.
در آثار کافکا، که در خلال استعاره و رمز، یک نگرانی ثابت از مذهب که به حد درد میرسد وجود دارد، سکوت عجیبی در مورد نام خدا حکمفرمایی میکند. اگر دست کافکا از نوشتن این کلمه سر باز میزند بهیچوجه برای این نیست که وی دودل است و یا یک حجب ناشی از زبونی مانع اوست: کافکا میداند که فقدان کلمهٔ خدا، بواسطهٔ خلاء بیپایانیکه در دنیا و در قلب انسان حفر میکند، تنها میتواند پرسشی را که به اندازهٔ اضطراب روح ژرف و پهناور است، پیش بیاورد و هرگز پاسخی بدست نمیدهد. مانند دلوی که به ته چشمهٔ عمیقی فرو افتاده باشد کلمهٔ گم شده را نمیشود باز یافت. و چیز فراموششده که از نام خویش عاری است به شکل دایرههای بزرگی از سایهٔ مشوبکننده به روی تمام اثر کافکا گسترده میشود.