برگه:MaskhKafkaHedayat.pdf/۸۱

این برگ هم‌سنجی شده‌است.
مسخ

همهٔ اثاثیهٔ دیگر را هم بیرون ببرد بجز نیم‌تخت که وجودش لازم بود، پافشاری او از لجاجت بچگانه و یا حس جدید اعتماد بخود که بطرز دشواری بدست آورده بود سرچشمه نمیگرفت. نه، در حقیقت ملاحظه کرده بود که گره گوار برای گردشهایش بفضای زیادی احتیاج داشت و چنین بنظر میآمد که هرگز اثاثیه را استعمال نمیکند. اما شاید فکر احساساتی دختربچه‌های همسن او در تصمیمش بدون دخالت نبود یعنی اخلاق متغیری که در هر مورد میخواهد کامیاب شود و درین لحظه او را وادار کرده بود که وضع برادرش را بطرز فجیعی نمایش بدهد. برای اینکه فداکاری خود را بهتر ثابت کند، زیرا از این ببعد هیچکس بغیر از گرت جرأت نداشت بمحلی بیاید که گره گوار به تنهائی روی دیوارهای لخت فرمانروائی داشت.

لذا از تصمیم خود بوسیلهٔ مادرش که محیط این اطاق او را پریشان و بی‌اراده کرده بود برنگشت

۸۱