برگه:NadereAyyamRobaiyatKhayyam.pdf/۱۱۶

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

۱۰۶
خیام
 

و بهای این کان دها را نشان میدهد؛ گرچه معدن شناسی که بتواند در اثنای معاودت از جهة کشف و تصرف رگ کاملی از آن کان دها مباهات و افتخار نماید هنوز پیدا نشده ولی همهٔ کسانی که در اطراف آن کار کرده و زحمت کشیده‌اند، اندکی گرد طلا بارمغان میآورند. و همان مقدار هم برای توانگر ساختن برخی از روانها کافی و بسند است».

یکی از ناقدان نکته سنج و موشکاف فرانسه بمناسبت انتشار ترجمهٔ (شارل گرللو) چنین مینویسد: «قرنها قبل از آنکه انگلیسی بزرگ (شکسپیر) در کالبد شاهزاده‌ای که تحت تأثیر عشق و شب و مرگ بحالت سرسام افتاده بود[۱] نفحات روحی را دمیده باشد آن روح دیگر که برادر همین روح است[۲] توانسته است مرارتهای زهراگینی را که از جام زندگی در کام شکسته دلان سرازیر میشود، در قالب رباعیاتی فشرده‌تر ساخته و مراتبی بلیغتر از هزارها منظومهٔ مشهور دیگر بیان نماید».

«دیوان (گوتهٔ)[۳] خونسرد که از فریادهای مختنق در زهر خندهای تمسخر آمیز تشکیل یافته، ترانه‌های کوچک (هانری هاینه)[۴] که از غمها و المهای بیکران ساخته و پرداخته شده، و منظومه‌های سوزناک (له‌ئوپاردی)[۵] که با یأس و حرمان بی‌پایانی آمیخته است، نغمه‌های غم افزای (لی – تا – ئی – هه) چینی، هیچکدام، بکعب رباعیات خیام نرسیده است. هنگام خواندن این رباعیها هیجانی تولید و احساس میشود؛ که جای آنرا هیچ چیز نمیگیرد. این هیجان با خوف و هراسی آمیخته است که از آهنگ دلنشین گفتارهای شیرین پیدا میشود. این ایرانی که هزار سال پیش یا چیزی کم و بیش دم فرو بسته است، اکنون در بیخ گوش ما با سخنان شبیه بصحبتهای خودمانی زمزمه میکند. ترس و لرز حاصل از ایـن نجوای او، در آن هیجانها، مغز و مزه‌ای ایجاد میکند که بآنها جانی داده و روانی میبخشد».

نظری هم در اثر مفید و مختصری تألیف مشترک مرحوم میرزای قزوینی و مسیو کلدآنه[۶] فرانسوی اظهار شده که چون بزبان فرانسه است؛ نقل آن در اینجا بی‌مناسبت


  1. مقصود هاملت است.
  2. منظور خیام است.
  3. Goethe
  4. H. Heine
  5. Léoparbi
  6. Claude Anet