برگه:NadereAyyamRobaiyatKhayyam.pdf/۱۲۸

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

۱۱۸
خیام
 

شده باشد».

استاد آرتر آربری، در مقدّمه ترجمه اخیر خود میگوید: «چنانکه خود فیتز جرالد هم با کمال سادگی اقرار کرده بود، بزودی معلوم شد که این، ترجمهٔ عادی نیست هرچند مبتنی بر نسخه مورّخ ۸۶۵ بودلین است، مترجم از سایر ، مآخذ نیز که مربوط بخیام نبوده استفاده کرده و ترجمه او از جهات بسیاری ترجمه ایست بی‌نهایت آزاد».

در جای دیگر از همان مقدّمه بازمیگوید: «روش کار فیتزجرالد را دیگران قبلاً شرح داده‌اند در اینجا از ا. هرن آلن یاد کنیم؛ او، یکی از شیفتگان رباعیات فیتزجرالد بود و در تحلیل آنها رنج بسیاری برد و نشان داد که چهل و نه تا از آنها کمابیش ترجمهٔ مطابق با اصل فرد فرد رباعیّات خیّام یا قسمتهائی از آنهاست و چهل و چهارتا از آنها ترجمه‌های مخلوط و غیر خالص و چندتا (۴ یا ۵ تا) ترجمه رباعیات شاعران دیگر و سه تای بقیه ترجمهٔ رباعیاتیست که گویندگان اصلی آنها را نمیتوان معلوم کرد. تقریباً، همه چنین تصور میکنند که نظم و ترتیب رباعیاتی که فیتز جرالد ترجمه و بالّنتیجه مجموع آنها را بشکل یک اثر هنری در آورده ابتکار خود اوست والاّ این نظم و ترتیب در رباعیات فارسی خیام وجود نداشته و هیچ رباعی با رباعی دیگر ارتباطی پیدا نمیکند. در مقام مقایسه اشعار این دو شاعر نیز اغلب چنین می‌پندارند که بعضی از قطعات فیتزجرالد در حکم اقتباس و ترجمه آزاد است».

استاد آرتر آربری در مقدّمه مذکور جریان طبع و نشر ترجمه فیتزجرالد را چنین شرح میدهد. «پس از آنکه فیتز جرالد ترجمهٔ خود را برای انتشار بیکی از مجلّات تقدیم کرد و بچاپ نرسید، بوسیله (کواریچ)[۱] کتابفروش، بی‌آنکه نام مؤلّف ذکر شود، بقطع وزیری کوچک منتشر شد. این ترجمه توجّه کسی را جلب نکرد و از دویست جلدی که چاپ شده بود، قسمت بیشتری را در صندوق کتابهای فروش نرفته ریخته و نسخه‌ای یک پنی فروختند. (رسّتّی)[۲] و (سوین‌بورن)[۳] از جمله کسانی


  1. Quaritch
  2. Rossetti
  3. Swinburn