برگه:NadereAyyamRobaiyatKhayyam.pdf/۱۵

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

خیام در آثار خویش

۱

در نسخه‌هائی که تاکنون از رباعیات خیام بدست آمده، دوازده رباعی هست که نام خیام دارد. گرچه در شش تا از آنها تردید است که از خود خیام باشد؛ ولی دربارهٔ شش تای دیگر و همچنین در خصوص قطعه‌ای که با بیت:

  «گفتمش چیست گفتهٔ خیام گفت پیر است و حسبحالی چند»  

بپایان میرسد، چنین شبهه‌ای مورد ندارد و باستناد این شش رباعی و یک قطعه میتوان گفت که کلمهٔ (خیام) تخلص فارسی وی بوده و بدین سبب هم در میان هم میهنان فارسی‌زبان خویش با همان تخلص (خیام) معروف گردیده است و آن شش رباعی دیگر بر فرض هم که از خود او نباشد، باز، مؤید این معنی است.

۲

در مجموعه‌ای بنام روضة القلوب که آنرا دانشمند دانمارکی؛ آرتر کریستن سن[۱] در کتابخانهٔ ملی پاریس پیدا کرده رساله‌ایست از خیام که بعنوان یادگار برای پسر خواجه نظام‌الملک نوشته[۲] و در مجموعه‌ای از رسائل هم در کتابخانهٔ مجلس شورای ملی ایران بشمارهٔ ۹۰۷۲ ضبط و ممکن است نسخهٔ دیگری از همان روضة القلوب باشد، رساله‌ایست که چنین آغاز میشود: «بسم الله الرحمن الرحیم – چنین گوید ابوالفتح عمر بن ابراهیم الخیام که چون مرا سعادت خدمت صاحب عادل فخرالملک میسر گشت و قربت و اختصاص داد بعالی مجلس خویش و این بزرگوار بهروقت از من یادگاری خواستی در علم کلیات؛ پس این جزو برمثال رسالتی از بهر درخواست او املا کرده شد؛ تا اهل علم و حکمت انصاف بدهند که این مختصر مفیدتر از مجلدانست. ایزد تعالی مقصود حاصل گرداند». و بر طبق این مقدمه که از گفتار


  1. D.A. Christensen
  2. صفحه ۴۷ (رباعیات حکیم عمر خیام) چاپ ۱۳۰۴ در چاپخانه کاویانی برلین.