رباعیاتش افزوده شده و هنوز هم در حال افزایش است.
موضوع تخصّص در فنّ و اختصاص اثر برباعی نیز چنان تأثیری در قضیه ندارد، رباعیات عارف معروف: ابوسعید ابوالخیر هم بزبان انگلیسی کاملاً ترجمه شده است، رباعیات بابا طاهر را نیز خاورشناس نامی: ادوارد هرن آلن نظماً و باکمال فصاحت و بلاغت ترجمه کرده و اوّلین دفعه در سال ۱۹۰۲ با اصل همان رباعیات طبع و منتشر ساخته و در ذیل هر رباعی توضیحاتی هم داده شده؛ ولی هیچکدام عشری از اعشار رباعیات خیام شهرت پیدا نکرده است.
قضیّهٔ بیمبالاتی دربارهٔ مسائل دینی هم که بخیام نسبت داده شده، چندان مؤثر نیست؛ چه آنکه فرضاً در بعضی از ممالک اروپا لاقیدی در امور دینی رواجی داشته باشد؛ لااقل در انگلستان و در ممالک متحدهٔ آمریکا رویّهای چندان مطبوع و مقبولی نمیباشد. در همان اوانی که رباعیات خیام شروع بانتشار و اشتهار کرده، موضوع تدیّن در انگلستان باندازهای اهمیّت داشته که دادگاهها شهادت اشخاص بیدین را هرچند هم که معروف به عفّت و پاکدامنی بودهاند، نمیپذیرفتهاند و اکنون هـم در عالم مسیحیّت ملیونها مردم دیندار خلّص وجود دارد که از هر حیث مستظهر بآزادی و حریّت بوده و در عین حال پیرو عقاید دینی و شاید هم تا اندازهای متعصّب میباشند؛ حتی در میان مسیحیان اروپا جماعتهائی هستند که با کمال صدق و صفا سالک طریقت صوفیّه بوده و احکام آنرا با نهایت اخلاص رعایت مینمایند و از حیث عقیده هم با صوفیهٔ ما چندان فرقی ندارند.
سایر جهات مذکور در مقدمهٔ نتان هسکل دل هم اسباب و علل چندان مهمّی بشمار نمیرود که بتوان شهرت روزافزون و خارقالعادهٔ خیام را بر آن حمل کرد؛ زیرا اندیشه و تأمل و بالأخره اظهار عجز و اعتراف بجهل در مسائلی از مابعدالطبیعه، مانند روح، جبر، اراده، عدالت، حیات و ممات و مبدأ و معاد آن، اختصاص بخیام نداشته و بسیاری از دانشمندان در این موضوعات اعمال نظر و اظهار عقیده کردهاند؛ حتی شاعر مشهور عرب: ابوالعلاء معرّی در این خصوصها بمراتبی صریحتر و تندتر از خیام ابراز