برگه:NadereAyyamRobaiyatKhayyam.pdf/۱۶۳

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

خیام و شراب
۱۵۳
 

نفرت آمیزی از یک شهوت پیرانهٔ رسوا هیچگونه اثری نمیتواند ببخشد.

همهٔ اینها نتیجهٔ اشتباهاتی است که از سوء تعبیر رباعیات حکمیانهٔ او سرچشمه گرفته و در ساحهٔ تمایلات نفسانی مردم عوام بسط و شیاع تمام یافته است. و حال آنکه سخن راندن از می و معشوق نه مختصّ خیام بوده و نه انحصاری بزبان فارسی داشته است در میان همهٔ ملل خواه ایرانی و خواه غیرایرانی چه قبل از خیام و چه بعد از او سخنوران زیادی در بسیاری از اشعار و آثار خود از شراب و رباب سخن رانده و میرانند و خواهند راند؛ حتّی خمریّات در ادبیّات عربی و ساقینامه در ادبیّات فارسی نوعی خاصّ بوجود آورده و باب مخصوصی را تشکیل داده است؛ چنانکه مولانا عبدالنبیّ فخرالّزمان از شعرای دورهٔ صفویّه که از ایران مهاجرت کرده و در هندوستان رحل اقامت افکنده است، ساقینامه‌های بیش از هفتاد تن از متقدّمان ومتأخّران شعرای فارسی زبان را تا سال ۱۰۲۸ هجری قمری با تراجم احوال آنان گرد آورده و تذکره‌ای بنام (میخانه) تألیف نموده که بعداً درسنه ۱۹۲۶ میلادی در شهر لاهور بطبع رسیده و گویا اخیراً در تهران هم چاپ شده است.

اساساً، شعر زبان عواطف و احساساتی است که خالی از اینگونه تمایلات نمیتواند باشد و مخصوصاً غزل که هر گاه در اوایل قصاید ساخته شود (تشبیب) نامیده میشود و همچنین هر شعر غنائی، طبعاً، تماس و ارتباط نزدیکی با این قبیل موضوعات دارد و اهل فنّ، غزل و تشبیب را بچهار نوع قسمت کرده‌اند که هر یک محتوی یکی از این موضوع‌ها است: ۱– صفات محبّ ۲– اوصاف محبوب ۳– اوضاع و احوال محبّ و محبوب هر دو ۴– رفتار و کردار کسانی که از خارج در کار آنان دخالت دارند؛ مانند رقیب و ناصح و نمّام و نظایر آنها و معلوم است که در این میانه می و مطرب هم وظیفهٔ مهمّی را ایفاء میکند و برای مجلس آرائی و سخن سرائی از جمله لوازم و ضروریّات بوده و از وسایل رونق و رواج سخن و از مبانی صنعت و هنر بشمار میرود و در هـر مورد و بنحو خاصّی از آن استفاده میشود که مناسب موقع و مقتضای مقام باشد و در مطالب حکمت‌آمیز و عبرت انگیز، غالباً، برای تلطیف طعم تند و تعدیل تلخی آن