برگه:NadereAyyamRobaiyatKhayyam.pdf/۱۷۵

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

خیام و شعر
۱۶۵
 

را، محض خودنمائی و فضل فروشی بعنوان اینکه فکری بکر و نکته‌ای باریک یا لطیفه‌ای ظریفی است بمیان نیاورده و در ادای مقصود کنایات و استعارات غریب و غیر مأنوس بکار نبرده است.

صفای سخن او از اینجا سرچشمه میگیرد که قواعد و اصول مربوط بزبان خود را دقیقاً، رعایت نموده و کلمات نتراشیده و نخراشیده و ناهموار را که از اجزاء متنافر ترکیب یافته باشد استعمال نکرده است.

مطابقت الفاظ با معانی منظور، نهایت دقت و اهتمام را بکار برده از تردیف کلماتی که معانی متشابه داشته باشند و ترصیف لغاتی که ظاهراً مترادف بنظر میرسند؛ ولی در واقع فرق‌های باریکی با معنی منظور دارند، خودداری نموده است.

منقحیّت اسلوب او از اینجا پیداست که در مقال با مآل آن توازن و تعادل نگهداشته؛ حشوهای بیمورد و زوائد بیجا در سخن او مشاهده نمیشود مساوات الفاظ با معانی در هر فقره از کلام او با کمال وضوح هویداست.

طرز بیان او طبیعی است؛ یعنی آنچه را در خاطر تصور و تصویر نموده بی‌هیچ قصور و تقصیری بسلک نظم کشیده و چون احساسات و عواطف او از دل برمیخاسته و ساختگی نبوده بهمین جهة در دلها می‌نشیند. از بدایع لفظی و محاسن معنوی با نهایت اعتدال استفاده کرده و طوری که در عبارات از تصنع و تکلف احتراز جسته همان‌طور هم از تخیّلات ناهموار و از تشبیهات و استعارات ناملایم نیز اجتناب نموده‌است.

و چون سخن او از افکار خاییده و مبتذل و از تعبیرات عامیانه و عادی پیراسته و با انسجام و سلاست عبارات و انتظام و سلامت مفاهیم آراسته است در انظار ارباب ذوق با نفاست درخشان خاصّی تجلّی میکند.

آهنگ دلنوازی هم که از کلام او محسوس است، نتیجهٔ سلامت ذوق و لطافت سلیقهٔ وی در انتخاب اجزاء ترکیب و لازمهٔ تناسب عبارات با معانی است که در سامعهٔ مستمع مانند نغمات موسیقی با نظم و نسق روح انگیزی منعکس میگردد.

این همه محاسن، زاییدهٔ طبع موزون و قریحهٔ حساس اوست. وگرنه؛ برای