برگه:NadereAyyamRobaiyatKhayyam.pdf/۳۳۳

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

رباعیات خیام
۳۲۳
 

۲۷ – ۲۸۹ حج – ۱۴ بو

  او[۱] را که بر نهال تحقیق نرست؛ زیرا که درین راه کسی نیست درست.[۲]  
  هرکس زده‌است دست در کاری[۳] سست؛ امروز چو دی[۴] شناس و فردا چو نخست.  

۲۸ – ۱۵ رز

  ای آمده در عالم روحانی تفت، حیران شده در چهار و پنج و شش و هفت،  
  می خور؛ چو ندانی از کجا آمدهٔ، خوش باش؛ ندانی بکجا خواهی رفت.  

۲۹ – ۱۶ رز

  ای بیخبران، شکل مجسّم هیچست وین طارم نه سپهر ارقم هیچست،  
  خوش باش؛ کزین نشیمن کون و فساد وابستهٔ یکدمیم آنهم هیچست.  

۳۰ – ۱۳۹ حج

  ای بیژن غم در چه زندان غمت، سهراب خرد کشته بایوان غمت،  
  بر کین سیاوش جهان کرد خراب نقدان دلم رستم دستان غمت.  

۳۱ – ۱۶۴ کم – ۱۸ رز

  ای چرخ، همه[۵] خرابی از کینهٔ تست، بیداد گری شیوهٔ[۶] دیرینهٔ تست؛  
  وی خاک، اگر سینهٔ تو بشکافند؛ بس گوهر پربها[۷] که در سینهٔ تست.  

۳۲ – ۱۹ رز

  ای دل، چو نصیب تو همه خون شدنست؛ احوال تو هر لحظه دگرگون شدنست.  
  وی جان، تو بدین بدن چه کار آمدهٔ؛ چون عاقبت کار تو بیرون شدنست.  

۳۳ – ۲۵۷ حج – ۱۷ رز

  ایزد که[۸] گل وجود ما می‌آراست، دانست ز فعل ما چه برخواهد خاست.[۹]  
  بی‌حکمش نیست هر گناهی که مراست؛ پس سوختن روز قیامت ز کجاست؟!.  

  1. بو – آنرا.
  2. بو – زانست که او نیست درین راه درست.
  3. بو – شاخی.
  4. بو – خودی.
  5. رز – فلک.
  6. رز – پیشهٔ.
  7. رز – قیمتی.
  8. رز – چو.
  9. رز – خواست.