کرده و از دایرهٔ اطاعت باراده او تخطی و تجاوز ننمودهاند نبوغ سخنوری او در عصر خویش و حتی سالیان درازی بعد از وفات او هم که تحت تأثیر دورهٔ حیات او بوده تحت الشعاع سایر فضایل وی مخفی و مستور مانده است.
۳
شاعر شهیر قرن ششم هجری قمری؛ افضلالدین ابراهیم بن علی خاقانی شیروانی – که در سال ۵۸۲ هجری قمری رحلت کرده[۱] – ضمن قصیدهای در رثاء عمّ خود؛ طبیب حکیم: کافیالدین عمر بن عثمان، نامی از خیام برده و گوید:
«زان عقل بدو گفت که ای عُمّر عثمان، | ||||||
هم عمّر خیامی و هـم عُمّر خطّاب». |
خاقانی، در این بیت، عم متوفی خود را در علم، نظیر خیام و در عدالت، قرین عمربن خطاب شمرده؛ که ضمناً، علم و فضل خیام را هم معادل عدل و انصاف خلیفهٔ دوم – که از جمله ضروب و امثال است – قرارداده است.
۴
ابوبکر عبدالله بن محمدبن شاهاور الاسدی معروف بشیخ نجمالدین دایهٔ رازی در فصل سوم باب اول کتاب (مرصادالعباد) که تألیف آنرا در سال ۶۲۰ (۱۲۲۳ میلادی تقریباً) بانجام رسانیده مینویسد: «و معلوم گردد که روح پاک عُلوی نورانی را در صورت قالب خاکی سفلی ظلمانی کشیدن چه حکمت بود؟ و باز مفارقت دادن و قطع تعلّق روح کردن از خرابی صورت چراست؟ و باز در حشر قالب را نشر کردن و کسوت روح ساختن سبب چیست؟ آنکه از زمرهٔ «اولئک کالأنعام بل هم اضلّ»[۲] بیرون آید و بمرتبهٔ انسانی رسد و از حجاب غفلت «یعلمون ظاهراً منالحیوة الدّنیا و هم عن الاخرة