برگه:NadereAyyamRobaiyatKhayyam.pdf/۳۹۱

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

رباعیات خیام
۳۸۱
 

۴۳۴ – ۲۳۶ رز

  هر روز پگاه در خرابات شوم، همراه قلندران بطامات شوم،  
  چون عالم سرّ والخفیات توئی؛ توفیقم ده تا بمناجات شوم.  

۴۳۵ – ۲۷ کم – ۲۳۷ رز

  هرگز بطرب، شراب نابی نخورم؛ تا از کف اندوه شرابی نخورم.  
  نانی نزنم در نمک هیچ کسی؛ تا از جگر خویش کبابی نخورم.  

۴۳۶ – ۱۹ نز

  هر یکچندی یکی برآید که منم، با نعمت و با سیم و زر آید که منم،  
  چون کارک او نظام گیرد روزی؛ ناگه اجل از کمین درآید که منم.  

۴۳۷ – ۱۰۷ حج – ۲۰۱ کم

  هشیار نبوده‌ام دمی تا هستم، گر خود شب قدر باشد؛ آن شب[۱] مستم:  
  لب بر لب جام و سینه بر سینهٔ خم[۲] تا روز بگردن صراحی دستم.  

۴۳۸ – ۲۳۰ کم – ۲۳۵ رز

  هوشم[۳] بشراب ناب باشد دائم، گوشم به نی و رباب باشد دائم.  
  گر خاک مرا کوزه پس از من سازند[۴]؛ خواهم که پر از شراب باشد دائم.  

۴۳۹ – ۷۶ حج

  یکچند بکودکی باستاد شدیم، یکچند باستادی خود شاد شدیم،  
  پایان سخن شنو که ما را چه رسید؛ چون ابر در آمدیم و چون باد شدیم.  

۴۴۰ – ۹۶ حج

  یکچند حریف باده و جام شدیم، دزدیده بخانهٔ دلارام شدیم،  
  ترسیدن ما چونکه ز بدنامی بود؛ اکنون ز چه ترسیم چو بدنام شدیم.  

۴۴۱ – ۱۷۶ حج – ۱۷۸ کم

  یکدست بمصحفیم و یکدست بجام، گه نزد حلالیم و گهی نزد حرام،  
  مائیم درین جهان ناپخته خام[۵]، نه کافر مطلق، نه مسلمان تمام.  

  1. کم – آنهم.
  2. کم – غم.
  3. رز – میلم.
  4. رز – کوزه گران کوزه کنند.
  5. کم – گنبد فیروزه رخام.