بی بر و بار مانده سرو و چنار | ور چه صد دست بر گشادستند. | |||||
باز نرگس فکنده سر در پیش؛ | بر سرش تاج زر نهادستند؛ | |||||
تا بدانی که طالعیست همه، | هر کسی را چنانکه دادستند. |
از این چهار قطعه شعر فارسی که در بالا نگاشته شد؛ قطعهٔ اوّل را، گذشته از اینکه تخلّص خیام دارد، در مجموعهٔ (رباعیات خیام) که شادروانان فیلسوف دکتر رضا توفیق بیک و حسین دانش مشترکا منتشر ساختهاند، درج و نوشته شدهاست که «این منظومهٔ ظریف و معنیدار هم در بعضی از ماخذهای موثّق بخیام نسبت داده شده است». و قطعههای دوّم و سوّم و چهارم هرسه، در کتاب (انیس الوحده و جلیس الخلوه) تألیف محمود بن محمود بن علیّ حسنیّ گلستانهئی بنام خیام درج شده است[۱]
این پنج قطعهٔ عربی نگاشته در زیر نیز از جملهٔ اشعاریست که بخیام نسبت داده شده است:–
– ۱ –
تدین لی الّدنیا بل الّسبعة العلی، | بل الافق الا علی اذا جاش خاطری. | |||||
اصوم عن الفحشاءِ جهرا و خفیةً، | عفافا و افطاری بتقدیس فاطری. | |||||
و کم عصبة ضلّت عن الحقّ واهتدت | بطرق الهدی من فیضه المتقاطر. | |||||
فانّ صراطی المستقیم معابر | نصبن علی وادی العمی کالقناطر. |
یعنی: هر گه که خاطر من بجوش آمد؛ دنیا بلکه هفت آسمان و بلکه افق اعلی برای من پست میگردند. من از کارهای زشت، از جهة پارسائی، در آشکار و نهان روزه میگیرم و افطارم با تقدیس آفریدگار منست و بسا گروهی که از حقّ گمراه بوده از فیض متقاطر او (جلّ شانه) بطرق رستگاری هدایت یافتهاند؛ پس، بدرستی که راه
- ↑ انیس الوحده کتابیست در بیست باب راجع بنصایح و حکم و اخلاق و غیر آنها که با آیات و اخبار و امثال و اشعار آراسته شده و از آنجمله این سه قطعه هم در موارد جداگانه از خیام نقل شده است. از این کتاب، نسخهای در جزو مجموعهای بخط عبدالوهاب بن ابوالمکارم حجازی که تاریخ کتابت آن روز یکشنبه دوم ذیعقده سال ۱۰۱۴ هجری قمری بود در دوره حیات شاعر و ادیب معاصر شادروان؛ وحید دستگردی مدیر و مؤسس مجله معروف ارمغان (رحمه الله رحمة واسعة) در محضر آنمرحوم بنظر نگارنده رسیده و این قطعهها هم در همان موقع یادداشت شده است.