برگه:NadereAyyamRobaiyatKhayyam.pdf/۵۹

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

مأخذهای فارسی
۴۹
 

ایشان را با اندک زیاده و نقصان و جرح و تعدیل در اینجا ایراد نمائیم».

میرزای قزوینی[۱] پس از تمهید این مقدّمه بتلخیص و تنقیح بیانات پرفسور ادوارد براون پرداخته چنین مینگارد:–

«اوّلاً – لقب او[۲] در غالب کتب عربی که متضمن ترجمهٔ حال اوست و همچنین در صدر رسالهٔ جبر و مقابلهٔ خود او «خیامی» با یاء نسبت است و در غالب کتب فارسی و در رباعیَات خود او همیشه «خیام» بدون یاء نسبت؛ پس هر دو شکل صحیح است و صحّت هیچکدام باعث بُطلان دیگری نیست و اختلاف تعبیر برحسب اختلاف زبان عربی و فارسی است ».

«ثانیاً – کتبی که در آنها ذکری از عمر خیام شده است، خواه متضمّن ترجمهٔ حال او بوده یا فقط اشاره‌ای بنام او شده باشد، برحسب ترتیب زمانی از قرار ذیل است».

میرزای قزوینی در این مورد بنقل حکایتهای ۷ و ۸ از حکایات مقالت سوم چهارمقاله و بیتی از خاقانی و عین مطالب مربوط بخیام در کتابهای مرصادالعباد، نزهةالأرواح، کامل‌الّتواریخ، تاریخ الحکما و آثارالبلاد، پرداخته و چون نوبت به جامع الّتواریخ میرسد از نقل عین عبارات آن صرف‌نظر نموده و چنین مینویسد:–

«بعد از آثارالبلاد، قدیمترین کتابی که ذکری از عمر خیام مینماید جامع‌الّتواریخ رشیدالدین فضل‌الله وزیر است که در سنهٔ ۷۱۸ مقتول گردید. رشیدالدّین از یکی از کتب اسمعیلیّه موسوم به «سرگذشت سیّدنا» یعنی حسن صبّاح حکایت معروف رفاقت حسن صبّاح و نظام‌الملک طوسی و عمر خیام را در کودکی در مکتب نیشابور و تعهّد نمودن با یکدیگر که هریک از ایشان بدرجهٔ عالی رسد از


  1. در این مجموعه از فاضل فقید: محمدبن عبدالوهاب قزوینی که در افواه (میرزا محمد خان قزوینی) معروفست در موارد ذکر اسم او باختصار بنام (میرزای قزوینی) یاد شده است.
  2. لقب خیام (غیاث الدین) و (الخیامی) نسب و باصطلاح امروز نام خانوادگی و (خیام) در اشعار فارسی او تخلص وی بوده و در میان هموطنان فارسی زبانش هم با همین تخلص معروف و مشهور است.