برگه:NadereAyyamRobaiyatKhayyam.pdf/۶۱

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

مأخذهای فارسی
۵۱
 

تاریخ الفی را هم که راجع بخیام است نقل کرده[۱] سپس می‌نویسد:–

«وفات عمر خیام را غالباً مصنّفین اروپا در سنهٔ ۵۱۷ می‌نویسند و بروکلمن[۲] در تاریخ علوم عرب در سنه ۵۱۵ و سند موثقی برای هیچیک از این دو تاریخ بنظر ضعیف نرسیده است.[۳] در هر صورت، از چهار مقاله واضح میشود که وفات او بین سنهٔ ۵۰۸ – ۵۳۰ بوده است؛ زیرا که در سنهٔ ۵۰۸ در حیات بوده است و در سنهٔ ۵۳۰ که نظامی عروضی قبر او را در نیشابور زیارت کرده چندین سال از وفات او گذشته بوده است».

میرزای قزوینی موضوع استبعاد و خدشه در صحت حکایت پیمان خیام و حسن صباح و نظام‌الملک را از تاریخ ادبیات پرفسور براون اخذ و نقل کرده و ظاهراً خودش این خدشه را وارد ندیده و بدین جهة هم مطلب را با ذکر جملهٔ «والله اعلم بالصواب» خاتمه داده و حق هم بجهات ذیل با او بوده است:–

۱– اگرچه اخیراً نسخه‌ای از چهار مقاله نظامی عروضی سمرقندی بدست آمده؛ که بسال ۸۳۵ هجری قمری در هرات تحریر و قدیمی‌ترین نسخ موجود آن کتاب تشخیص یافته و در جمله «چون در سنه ثلثین بنشابور رسیدم (چند) سال بود آن بزرگوار روی در نقاب خاک کشیده بود» از حکایت هفتم[۴] مقالت سوم آن کتاب در این نسخه بجای کلمهٔ «چند» لفظ «چهار» ضبط گردیده و در صورت صحّت این ضبط، تاریخ وفات خیام، تقریباً، با سال ۵۲۶ هجری قمری مطابق میافتد؛ ولی


  1. چون عین عبارت مآخذ مذکور و جامع‌التواریخ بعلاوه ترجمهٔ فارسی آنچه بزبان عربی است در مواقع خود در این مجموعه درج شده؛ از تکرار آنها در این مورد صرف‌نظر شد.
  2. Brockelmann gueschichte der Arabischen litteratur weimar, 1898.
  3. تماس هاید انگلیسی در صفحهٔ ۵۲۹ کتاب خود Veterum Persrum Religio که بزبان لاتینی در (تاریخ ادیان ایرانیان باستان و مدیها و پارتیها) تألیف کرده، تاریخ وفات خیام را بدین عبارت فارسی ذکر کرده که عیناً نقل میشود: «وفات ملک‌الحکما و سلطان‌العلما و قدوةالفضلا علامه خواجه عمر خیام در سنهٔ سبع عشر و خمس مائه بوده است در نیشابور».
  4. عین این حکایت در این مجموعه قبلاً درج شده بآنجا رجوع شود.