سبب موالید ضعیفالبنیه و علیلالمزاج در همان اوائل حیات از میان میرفتهاند و آنانکه چندان قوی بنیه و سالـم بـودهاند که دورهٔ صباوت و شباب را از خطر میگذراندهاند، بعضاً عمر زیاد میکردهاند؛ چنانکه در کتب انساب و تواریخ اشخاص مسنّ و معمّر بسیار دیده میشوند و در عصر حاضر هم در برخی از دهات کوچک و دور دست که مردم با شرایط همان ادوار قدیم زندگانی میکنند، اشخاص طویلالعمر بسیار پیدا میشوند و گاهی در جراید میخوانیم که در بعضی از این قبیل قراء دو یا سه تن زندگی میکنند که بیش از صد سال دارند.
۴– هرچند در محیط زندگانی مستشرقینی که وجود دو تن شخص طویلالعمر را مستبعد شمردهاند و سائل ادامهٔ حیات فراهمتـر و حـدّ وسط عمرها بهمان نسبت بالاتر بوده و این قاعده و قیاس مُسْتَنْبَط از آمار ماخوذه نسبت باکثریت جمعیتها صحیح و بموقع است؛ ولی دربارهٔ اشخاصی نادر که بنیه قویتر و مزاج سالمتر داشته و در زیر آسمان صاف و آفتاب تابناک و با آب گوارا و هوای پاک خاور زمین بویژه ایران زندگانی میکنند قابل تطبیق نبوده و شرایط محیط اینگونه اشخاص، مسلماً، برای ادامهٔ حیات، بیشتر مساعد است.
۵– خیام و حسن صبّاح و نظامالملک، هر سه، در یک نقطه تولّد نیافته و از اوّل و ابتدا در یک محیط نشو و نما نکرده و تا آخر و انتها هم با یکدیگر بسر نبردهاند؛ بلکه نظامالملک از طوس و خیام از نیشابور و حسن صبّاح از ری برخاسته و فقط چند صباحی در نیشابور دور هم گذرانده باز متفرّق شدهاند و با آنکه در عصر ما هم در دهکدهٔ بسیار کوچکتری از این دیار اشخاص متعدّد مسنتر از صد سال پیدا میشوند، چه استبعادی دارد که در یک دوره از ادوار تاریخ و در یک خطّهٔ بسیار وسیعتری که از ری تا طوس امتداد یافته و دارای نفوس بسیار بیشتری هم بوده یکی دو تن اشخاص طویلالعمری وجود داشته باشد.
۶– بنا بقول ابناثیر در کتاب (کامل التواریخ) که عنقریب عیناً نقل خواهد شد، در سال ۴۶۷ هجری قمری از جانب سلطان ملکشاه سلجوقی هیئتی از سرامدان