برگه:NadereAyyamRobaiyatKhayyam.pdf/۹۳

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

ماخذهای عربی
۸۳
 

شاگرد یک دبستان بوده باین شغل بسیار بعید بنظر میرسد؛ ولیکن چون عناوین پرطمطراق را خوش نداشته؛ خیام، تخلّص کرده است. بهرحال، در ایرانی و نیشابوری بودن او جای هیچگونه شبهه و تردیدی وجود ندارد».

در مقدّمهٔ مذکور دو قطعهٔ عربی که یکی از آنها با مصراع «سبقت العالمین الی المعالی» و دیگری با مصراع «العقل یعجب فی تصرّفه» آغاز میشود، بخیام نسبت داده شده؛ که چـون راوی معتمد و سند معتبر است؛ ما هر دو را در جزو اشعار عربی او نقل خواهیم کرد.

این اثر ودیع البستانی، بطور مصوّر و بانضمام مقالهٔ تقریظ آمیزی از ادیب اریب: مصطفی لطفیّ المنفلوطی که از تلامیذ عالم فاضل و فرزانه: شیخ محمّد عبده و سرآمدان نهضت تجدّد ادبی عرب بوده، در یکی از مطابع مصر بچاپ رسیده است.

۱۲

شاعر دیگری بنام (محمّدالّسباعی) نیز، کتابی در ۱۴۱ صفحه بقطع وزیری کوچک باسم (رباعیّات الخیّام الفلکیّ الّشاعر الفیلسوف الفارسی) در مصر نوشته و بطبع رسانیده که در آن سه (نشید) شبیه بمسمّط مخمّس مندرج و نشید اوّل دارای چهل و چهار بند، نشید دوّم حاوی سی و هشت بند، نشید سوّم شامل نوزده بند و هر بند دارای پنج مصراع است که در سه‌تا از آنها یک قافیه و در مصراع چهارم قافیه‌ای منفرد ومستقلّی و در مصراع پنجم قافیه دیگری نگهداشته شده که این قافیه در آخر همه بندهای هریک از سه نشید رعایت شده و برای نمونه، نخستین بند نشید اول ذیلاً درج می‌شود:–

«غرّد الّطیر فنبّه من نعس – واَدرْ کاسک فالعیش خلس – سلّ سیف الفجر من غمدالغلس – وانبری فی الّشرق رام ارسلا – اسهم الأنوار فی‌هام القلاع».

یعنی؛ آواز مرغ سحر، خفتگان را بیدار کرد. ساغرت را بگردش در آر که عیش آدمی محدود و منحصر بفرصتهاست. شمشیر صبح از نیام ظلام کشیده شد و تیر انداز ماهر مشرق روانه کرد تیرهای اشعّه را بقلّه‌های قلعه‌ها». ظاهراً خواسته است با این بند، رباعی زبرین را ترجمه کرده باشد:–