برگه:Neyrangestaan.pdf/۱۰

این برگ هم‌سنجی شده‌است.

۱۱
دیباچه

خاصیت را از نیاکان خودشان، میمونهای بزرگ، به ارث برده‌اند؛ چنانکه در نزد سایر جانوران ذوفقار نیز دیده میشود. مثلا یک سگ وقتی که در مهتاب عو عو میکند و یا اینکه صدای زنگی را میشنود و تکان خوردن چکش میان آنرا می‌بیند و یا اهتزاز بیرقی را در اثر وزش باد مشاهده میکند؛ ازین آثار نه تنها حس ترس باو دست میدهد بلکه یک احتیاج مبهمی در او تولید میشود که علت این حوادث و آثار مجهول را پیدا بکند – یک قسمت از پایه مذهب را در نزد مردمان ابتدائی مخصوصاً درین خرافات که بازمانده افکار موروثی اجداد میمون آنهاست باید جستجو کرد و قسمت دیگرش مربوط میشود به نیایش اجداد و احتیاجات مختلف روح و آداب و رسومی که به آنها خوی گرفته اند[۱].

هرگاه خرافات و اعتقادات و افکار ملل وحشی، نیمه متمدن و متمدن را با هم مقایسه بکنیم باین مطلب بر میخوریم که تقریباً همه آنها از یک اصل و چشمه جاری شده و بصورتهای گوناگون بروز کرده، دانشمند بزرگ ادوارد تیلر که تحقیقات مفصلی در مقایسه آداب و رسوم و خرافات ملل متنوعه کرده میگوید: «وقتیکه ما (عادات و اعتقادات) چادر نشینان وحشی را با ممالک متمدن بسنجیم تعجب خواهیم کرد که چقدر از قسمتهای تمدن پست با تغییر جزئی در تمدن عالی دیده و شناخته میشود و گاهی هم مشابهت تام دارند.»[۲]


  1. Haeckel: Les Enigmes de I,Univers p.300-301
  2. E. Tylor. Civilisation Primitive, vol. 1.p.8