برگه:Neyrangestaan.pdf/۱۷۲

این برگ هم‌سنجی شده‌است.

۱۷۳
نیرنگستان

باران - با هر قطرهٔ باران یک فرشته همراه است ملکی در آسمان است که هزار دست دارد و هر دستی هزار هزار انگشت دارد و آن ملک مأمور شمردن چکه های باران است[۱].

آسمان غره - خدا بفرشته ها امر میکند که ابر ها را برانید و آنها تازیانه به ابر ها میزنند و ابر ها نعره میکشند و موقع آسمان غره برق که میزند همان تازیانهٔ فرشته هاست و بروایت دیگر خدا فرشته ها را شلاق میزند و آنها فریاد می کشند و بروایت دیگر فرشته ها روی ابر ارابه میگردانند.

تیر شهاب - شیطان که کونهٔ پاهایش را بهم میمالد الخناس میریزد. این الخناسها روی دوش یکدیگر سوار میشوند و میروند بآسمان هفتم به بینند چه خبر است. خدا امر میکند یکی از آنها را تیر بزنند آنوقت همه شان میریزند.

ستاره زهره - «زنی فاحشه بوده که نزد هاروت و ماروت سحر آموخته و بقوهٔ سحر و جادو بآسمان بالا رفته و در آنجا خداوند او را بصورت زهره مسخ کرده».[۲]

نور باران - شهاب ثاقب امام‌زاده‌ها هستند که به دیدن یکدیگر میروند. در آنوقت هر نیتی که بکنند برآورده میشود.

ماه و خورشید - ماه مرد است و خورشید زن[۳] ماه به


  1. ابونواس شاعر عربی زبان ایرانی را که این عقیده را مسخره میکرده‌است عرب ها تکفیر کردند چون در هنگام شراب نوشیدن ساغر خود را زیر باران نگهمیداشته و میگفته که میخواهم ملائکه بشراب من داخل شود.
  2. سه مکتوب یا صد خطابهٔ میرزا آقاخان کرمانی.
  3. در ترانهٔ عامیانه صفت خانم بخورشید داده شده.
    خورشید «خانم» آفتو کن. اوسانه ص ۳ چاپ نخست