برگه:Neyrangestaan.pdf/۱۷۴

این برگ هم‌سنجی شده‌است.

۱۷۵
نیرنگستان

بختک - بختک یا فرنجک کنیز اسکندر بوده وقتیکه کلاغ نک زد بمشک آب زندگی و بر زمین ریخت[۱] بختک سر رسید یکمشت از آن آب جمع کرد و خورد اسکندر خشمناک شد فرمان داد بینی او را بریدند و بینی از گل برایش درست کردند این بختک گنج سراغ دارد و کسی که در خواب بحالت کابوس میافتد همین بختک است که خودش را روی آن شخص می‌اندازد و کسی که خوابیده باید کوشش بکند تا در تاریکی بینی او را بگیرد آن وقت بختک از ترس این که مبادا بینیش کنده شود نشانی گنج را خواهد داد[۲] ولی بمحض اینکه انگشت را تکان بدهند کابوس مرتفع میشود یعنی بختک فرار میکند.

غول بیابانی - دیوی است که از آبادی در کوهها و بیابانها زندگی میکند و بهر شکلی که بخواهد در میآید و مردم را از راه در میبرد. کسیکه در بیابان تنها بخوابد کف پای او را آنقدر میلیسد و خونش را میخورد تا بمیرد.

ذکر بعضی شیاطین - و مشهور ترین ایشان غول است و گویند کسی که سفر کند و شبها در بیابان تنها باشد متعرض او شود و خواهد که او را هلاک کند و گویند که چون شیاطین استراق سمع کنند باریتعالی ایشان را دفع کند بشهب، بعضی بسوزند و بعضی بدریا افتند و نهنگی شوند و بعضی به بیابانها غول شوند …


  1. اشاره به افسانه رفتن اسکندر بظلمات و آوردن آب حیوان.
  2. اصطلاح: دماغش را بگیری جانش در میرود.