این برگ همسنجی شدهاست.
۱۷۷
نیرنگستان
گردن بیندازم روی مرا بناخن بخراشید گفت او را میگردانیدم و ثمرهٔ آن درختها میچیدم و میخوردم و آنهم چیزی از ثمرهٔ درختها میخورد و با اصحاب خود میانداخت تا ایشان میخوردند و او را بزیر درختها گردانیدم چوبی از شاخ درخت در چشم او بگرفت و کور کرد قدری انگور بگرفتم و سنگی یافتم در او حفره بود در آنجا عصیر کردم پس بدو اشارت کردم که بخور آنرا بیاشامید و مست شد و پایهایش سست شد بینداختمش و از آنجا نجات یافتم»[۱].
هاروت و ماروت -[۲] « … چنین روایت کنند از رسول خدا که ملائکه عصیان بنی آدم مشاهده کردند و گفتند:
- ↑ عجایب المخلوقات.
- ↑
«هاروت و ماروت اسامی دو بت قدیمی است که در قدیم الایام اهل ارمنستان
آنها را پرستش مینمودند زیرا در تصنیفات مورخین ذکر این دو معبود یافت میشود که
بتلفظ ارمنی هوروت و موروت نامیدهاند چونکه یکی از مصنفین ارمنی چنین نوشته است»:
البته هوروت و موروت دلاوران اغری طاغ و آمینابیغ و شاید الههٔ دیگر نیز که هنوز بر ما معلوم نیست مددکاران اسپاندارامیت خدای ماده میبودند -آنها معاونان برومندی و موجدان محسنیه زمین بودند.» و در بیابان این فقره باید معلوم گردد که اسپاندارمیت آن خدای ماده بوده که در ایام قدیم در ایران نیز پرستیده میشد زیرا زرتشتیان او را روان زمین میانگاشتند و گمان میبردند که او جمیع محصولات نیکو را از خاک میرویاند- و اهل ارمستان آمینابیغ را خدای تاکستانها میگفتند و هوروت و موروت را مدد کاران روان زمین مینامیدند زیرا که آنها را ارواحی میپنداشتند که بر بادها مطلعند و بادها را مجبور میسازند که ابرهای آورنده باران را فراهم آورده و بر سر آن کوه بلند که اغری طاغ میگویند زده بر زمین باراند … در کتب قدیمه اهل هنود نیز مرتها اکثر اوقات مذکورند و هنود آنها را خدایان طوفانها و باد های شدید میانگاشتند..» بنابیعالاسلام ص ۸۶-۸۷-۸۸.