خواندن خطبه آدم[۱] بالای سر عروس بهم میسایند - میوه و شیرینی - هفت جواهر که در هاون میسایند - در یک قهوه جوش قلیاب سرکه و فلفل سفید میجوشانند و در قهوه جوش دیگر روی منقل دو تخم مرغ در هفت ادویه به نیت اولاد میجوشانند که یکی از آنها را عروس میخورد و دیگری را داماد. یکنفر هم بالای سر عروس با نخ هفت رنگ زبان مادر شوهر و خواهر شوهر را میدوزد و با یک زبان از شله سرخ درست میکنند و آنرا زیر عروس بزمین میخکوب میکنند و میگویند: «زبان مادر شوهر، خواهر شوهر، جاری و پدر شوهر را بستم.»
در همین وقت یکنفر قفلی را دائماً می بندد و باز میکند و همینکه خطبه تمام شد آنرا قفل میکند و آن قفل نباید تا شب عروسی باز بشود برای آنکه داماد با زن دیگری آشنا نشود.
مغز یک فندق را در آورده در آن جیوه میریزند و سوراخ آنرا با موم میگیرند و آنرا همراه عروس میکنند تا همانطوری که جیوه در فندق میلغزد دل داماد برای عروس بتپد.
پس از انجام مراسم عقد کاسه آب را میریزند بسر عروس و با کفش های او شمعها را خاموش میکنند.
هفت جواهر و جیوه برای سفید بختی است، آب روشنائی است، برگ سبز خرمی است، روی زین نشستن عروس برای
- ↑ دعائی که در موقع عقد میخوانند.