را بهم داده و بچه را از میان پای آنها رد بکنند و بعد هم سه بار او را از میان بند تفنگ بگذرانند.
گور زا - بچه ای را میگویند که مادرش آبستن مرده باشد و آن بچه در قبر بدنیا بیاید. برای اینکار زن آبستن را که میمیرد در قبر میگذارند و برای راه نفس کش تنبوشه در قبر میگذارند که بخارج راه دارد تا آنکه بچه بدنیا بیاید و صدایش را بشنوند بعد او را درمیآورند و بزرگ میکنند.
در مازندران معتقدند که در گلوی بچه کوچک بسن پنج یا شش ماه استخوان در میاورد، برای بیرون آوردن آن پیرزنهائی هستند که در چهارشنبه بازار با نهایت تردستی استخوانی را لای انگشتان خود پنهان کرده و چنان وانمود میکنند که آنرا از دهن بچه در میاورند.
علی موجود - برای پاترسونه بچه میگویند: میدهیمت بدست علی موجود. این علی موجود درویشی است که بچه را برده به چهار میخ میکشد و زیرش یک چراغ موشی میگذارد تا روغن آدم بگیرد.