این برگ همسنجی شدهاست.
اعتقادات و تشریفات گوناگون
مسافرت - در هنگام حرکت مسافر در یک سینی آینه یک بشقاب آرد یک کاسه آب که رویش برگ سبز است میاورند پس از آنکه مسافر را از حلقه یاسین رد کردند و از زیر قرآن گذراندند باید در آینه نگاه بکند و انگشتش را در آرد بزند به پیشانیش بگذارد و پشت پایش آن آب را بزمین بپاشند.[۱]
آب و آینه روشنائی است و آرد بر کت است.
سه روز و یا هفت روز بعد از حرکتش «آش پشت پا» که آش رشته است میپزند.
اگر کسی مسافر دارد و از او خبر ندارد شب جمعه برود بیرون شهر سر یک چاه کهنه او را باسم صدا بزند، اگر صدای خنده از چاه بیرون آمد زنده است و اگر صدای گریه آمد مرده است.
مسافر که از سفر برمیگردد جلو پایش گوسفند قربانی میکنند.
خواهر خواندگی - «هرگاه دو زن بخواهند خواهرخوانده
- ↑ ««۱» اینکه چون در روزگار پیشین کسی بسفری خواستندی شدن که
کمتر از دوازده فرسنگ بودی این یک درون (خشنومن) بیشتندی تا اندران سفر
رنجی نرسید و کارها بر مراد بودی و شغلها گشاده شدی «۲» و بر همه کس فریضه
است که چون بسفری خواهند شدن این درون یشتن.»
صد در ص ۳۸ در پنجاه و سوم