برگه:RobaiyatKhayyamRamazani.pdf/۱۳۶

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

۳۰۷

  از حادثهٔ زمان زاینده مترس  
  وز هرچه رسد چو نیست پاینده مترس  
  این یکدم عمر را بعشرت بگذار  
  از رفته میندیش و ز آینده مترس  

۳۰۸

  آغاز روان گشتن این زرّین طاس  
  و انجام خرابی چنین نیک اساس  
  دانسته نمی‌شود بمعیار عقول  
  سنجیده نمیشود بمقیای قیاس  

۳۰۹

  مرغی دیدم نشسته بر بارهٔ طوس  
  در پیش نهاده کلّهٔ کیکاوس  
  با کلّه همیگفت که افسوس افسوس  
  کو بانگ جرسها و کجا نالهٔ کوس