این برگ همسنجی شدهاست.
۳۵۸
گل گفت که من یوسف مصر چمنم | ||||||
یاقوت گرانمایهٔ پر زر دهنم | ||||||
گفتم چو تو یوسفی نشانی بنمای | ||||||
گفتا که بخون غرقه نگر پیرهنم |
۳۵۹
گویند مرا که می پرستم هستم | ||||||
گویند مرا فاسق و مستم هستم | ||||||
در ظاهر من نگاه بسیار مکن | ||||||
کاندر باطن چنانکه هستم هستم |
۳۶۰
ما افسر خان و تاج کی بفروشیم | ||||||
دستار و قصب ببانگ نی بفروشیم | ||||||
تسبیح که پیک لشکر تزویر است | ||||||
ناگاه بیک پیاله می بفروشم |