این برگ نمونهخوانی شده ولی هنوز همسنجی نشدهاست.
۳۶۷
میلم بشراب ناب باشد دایم | ||||||
گوشم بنی و رباب باشد دایم | ||||||
گر خاک مرا کوزهگران کوزه کنند | ||||||
آن کوزه پر از شراب باشد دایم |
۳۶۸
هشیار نبودهام دمی تا هستم | ||||||
گر خود شب قدر است در آنشب مستم | ||||||
لب بر لب جام و سینه بر سینهٔ خُم | ||||||
تا روز بگردن صراحی دستم |
۳۶۹
یارب تو گِلم سرشتهٔ من چکنم | ||||||
وین پشم و قصب تو رشتهٔ من چکنم | ||||||
هر نیک و بدی که از من آید بوجود | ||||||
تو بر سر من نوشتهٔ من چکنم |