این برگ همسنجی شدهاست.
۴۰۰
از درس علوم جمله بگریزی به | ||||||
واندر سر زلف دلبر آویزی به | ||||||
زان پیش که روزگار خونت ریزد | ||||||
تو خون قنینه در قدح ریزی به |
۴۰۱
از هرچه نه خرّمیست کوتاهی به | ||||||
می هم ز کف بتان خرگاهی به | ||||||
مستیّ و قلندریّ و گمراهی به | ||||||
یک جرعهٔ می ز ماه تا ماهی به |
۴۰۲
اندیشهٔ عمر بیش از شصت منه | ||||||
هرجا که قدم نهی بجز مست منه | ||||||
زان پیش که کاسهٔ سرت کوزه کنند | ||||||
تو کوزه ز دوش و قدح از دست منه |