این برگ نمونهخوانی شده ولی هنوز همسنجی نشدهاست.
۴۴۲
تا در تن تست استخوان و رگ و پی | ||||||
از خانهٔ تقدیر منه بیرون پی | ||||||
گردن منه ار خصم بود رستم زال | ||||||
منّت مکش ار دوست بود حاتم طی |
۴۴۳
تا کی ز غم زمانه محزون باشی | ||||||
با چشم پرآب و دل پرخون باشی | ||||||
می نوش و بعیش کوش و خوشدل میباش | ||||||
زان پیش کزین دایره بیرون باشی |
۴۴۴
تن زن چو بزیر فلک بی باکی | ||||||
می نوش چو در جهان آفت ناکی | ||||||
چون اوّل و آخرت بجز خاکی نیست | ||||||
انگار که بر خاک نئی در خاکی |