این برگ همسنجی شدهاست.
۴۹
بر لوح قلم نشان بودنیها بوده است | ||||||
پیوسته قلم ز نیک و بد فرسوده است | ||||||
در روزِ ازل هر آنچه بایست بداد | ||||||
غم خوردن و کوشیدن ما بیهوده است |
۵۰
بسیار بگشتیم بگرد در و دشت | ||||||
اندر همه آفاق بگشتیم بگشت | ||||||
کس را نشنیدم که آمد زین راه | ||||||
راهی که برفت راه رو باز نگشت |
۵۱
پیش از من و تو لیل و نهاری بودست | ||||||
گردنده فلک نیز بکاری بودست | ||||||
زنهار قدم بخاک آهسته نهی | ||||||
کان مردمک چشم نگاری بودست |