این برگ همسنجی شدهاست.
۵۵
تا هشیارم طرب ز من پنهانست | ||||||
چون مست شدم در خردم نقصانست | ||||||
حالیست میان مستی و هشیاری | ||||||
من بندهٔ آنم که زندگانی آنست |
۵۶
جامی و مئی و ساقئی بر لب کشت | ||||||
این جمله مرا نقد و ترا نسیه بهشت | ||||||
مشنو سخن بهشت و دوزخ از کس | ||||||
که رفت بدوزخ و که آمد ز بهشت |
۵۷
چندین غم مال و حسرت دنیا چیست | ||||||
هرگز دیدی کسی که جاوید بزیست | ||||||
این یک دو نفس که در تنت عاریتی است | ||||||
با عاریتی عاریتی باید زیست |