برگه:SeyrHekmatDarOrupa.pdf/۱۳۶

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

نمود، و حکم غیابی صادر شد. کم مانده بود دکارت را تبعید کنند و کتابهایش را طعمهٔ آتش سازند، مطلب را با سفیر فرانسه در میان گذاشت، و او به رئیس جمهوری متوسل و حکم محکمه توقیف شد، پس از دوسال دیگری از متعصبان دامن به کمر زد که دکارت را بمذهب پروتستان درآورد، دانشمند از مباحثه و مناقشه دوری جسته در جواب گفت: مذهبی را که دایه‌ام به من آموخته از دست نمی‌دهم، و در موقع دیگر گفت: از مذهب پادشاهم نمی‌خواهم سرپیچی کنم. این امتناع دکارت از پیروی مدعیان، باز نزدیک بود غوغا بلند کند، دوباره دست به دامن رئیس جمهوری شدند و از ماجراجوئی جلوگیری کردند.

با آنکه تحقیقات دکارت در مسائل علمی و فلسفی بسیار غامض بود، چون مطالب را با کمال روشنی ادا می‌کرد بیشتر مردم میفهمیدند، و به درک آنها مشتاق می‌شدند چنانکه، بسیار کسان به سبب خواندن مصنفات او خواهان علم گردیدند و کتابخانه و آلات و ادوات علمی فراهم کردند، و مشغول مباحثه شدند، و با دکارت به مکاتبه پرداختند و او با کمال سادگی و مهربانی و اهتمام جواب سئوالات را می‌نوشت و از جمله کسانی که در این راه وارد شدند «پرنسس الیزابت»[۱] است که از طرف پدر نوادهٔ «فردریک پنجم»[۲] از پادشاهان آلمان، و از طرف مادر نوادهٔ «جمز اول»[۳] پادشاه انگلیس بود، «شاهزاده بانو» کمال سیرت را با جمال صورت جمع کرده؛ و با او مکاتبه نمود، حتی اینکه در کارهای شخصی از او پند می‌گرفت، و به دیدار او نیز مایل شد، و دکارت از حسن توجه پرنسس شاد بود، و کتاب اصول فلسفه را به نام او موشح ساخت و جمال و کمال او را ستود؛ با شگفتی از اینکه با این زیبائی و نسب عالی دارای کمالات و اخلاق پسندیده نیز می‌باشد، و مراسلات دانشمند با آن شاهزاده مشتمل بر فواید علمی و تحقیقات اخلاقی بسیار است، و قسمتی از بهترین یادگارهای او می‌باشد و احوال و صفات شخصی او را نمایان می‌سازد، که چه اندازه


  1. Elisabeth
  2. Frédéric V
  3. به انگلیسی James I و به فرانسه Jacques
–۱۲۷–