برگه:SeyrHekmatDarOrupa.pdf/۳۲۹

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

بلند بوده، و در کار بردن آنها هم کوشش داشته است، در همهٔ فنون علم وارد شده و صاحب رأی گردیده، و در آنها قوهٔ تصرف نشان داده است. یک‌جا شاعر و ادیب و زباندان و مورخ، و یک‌جا فقیه و الهی و منطقی و ریاضی و طبیعی و فیلسوف بوده است. و در هر علم و فنی وارد شده، نظر فلسفی به کار برده، و در تحقیقات اصول و اساس مخصوص درنظر گرفته است. و نیز ذوق سلیم و مزاج معتدل و طبع منصف داشته است. از گفتهٔ هر کس آنچه محل استفاده بود می‌گرفت، و تعصب و طرفداری یا عناد و لجاج به خرج نمی‌داد. از خصایص او اینکه میکوشید تا اقوال را جمع و با یکدیگر سازگار کند. همچنان که در دین میخواست کاتولیک و پروتستان را با هم سازش دهد، در حکمت هم می‌خواست ارسطو و متقدمین را با دکارت و متأخرین سازگار نماید. از سخنهای بزرگ او اینست که: «حکما در حقایق آنچه اثبات کرده‌اند درست است، و در آنچه نفی کرده‌اند به خطا رفته‌اند» و درستی این گفته از آنست که حقیقت به اندازه‌ای بسط دارد که هرچه برای آن اثبات کنند در او می‌گنجد. نسبت به ارسطو تصدیق کرد که متأخرین زیاده‌روی کرده‌اند، و هنوز از تعلیمات او استفادهٔ بسیار می‌توان کرد. در فلسفهٔ خود او رعایت همین شیوه پدیدار است، در عین اینکه از روش دکارت پیروی میکند منطق ارسطو و عقاید فلسفی او و دانشمندان دیگر را نیز از نظر دور نمی‌دارد، ولی در هر حال در هیچ امر مقلد صرف نیست، صاحب رأی مستقل و مبتکر و مخترع است یکی از نخستین فکرهای او اختراع منطق ریاضی است[۱] مبنی بر اینکه فکر انسان را مانند اعداد و مقادیر به مبادی بسیط تجزیه کنند، چنانکه کلمات را به اصوات و حروف تجزیه می‌توان کرد، و انواع و اقسام آن مبادی را تشخیص دهند، و قواعد ترکیب آنها را به دست آورند و تصورها و تصدیقهای بسیط را مانند مقادیر قرار داده، برای آنها علاماتی مانند آنچه در جبر و مقابله به کار است اختیار نمایند و تعقل و تفکر و استدلال را نظیر عملیات جبر و مقابله ساخته، همچنانکه در این علم دستورهای جبری برای حل


  1. Logistique یا Logique Mathématique
–۷۴–