برگه:SeyrHekmatDarOrupa.pdf/۳۸۴

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

است پس ، هر چه در ما هست از اواست؛ پس: او قدرتش کامل است؛ پس و چون ما عقل داریم، پس، البته آن ذات هـم عاقل است. و دلیل دیگر اینکه هیچکس نمی تواند منکر شود که چون وجودهای جهان همه حـادثند پس، وجـودی هم باید باشد که قدیم باشد، و دیگری او را به وجود نیاورده باشد. از طرف دیگر می دانیم که ذات درقسم می تواند باشد، مدرك وبي ادراك، و هیچکس نمی تواند بپذیرد که ذات برادراك ادراك ايجاد کند، پس، ذاتی که همیشه بوده رهست مدرك است، ومجرد هم هست چون می دانیم که ادراك خاصيت نوعی ماده نیست.

و اما علم ما به اشیاء به وسیله حواس دست می دهد که درباره آنها پیش از این به تفصیل گفتگو کرده ایم.

* * *

اگر بخواهیم به همه تحقیقات لاك وارد شویم ؛ اگرچه بر سبیل اشاره و در کمال اختصار باشد ؛ از گفتگوهای دیگر باز می مانیم، این اندازه که گفتیم برای نمونه بس است . همین قدر خاطر نشان می کنیم که لاك جريان افكار فلسفی را تغییر داده ، و به مجرای تازه ای انداخته ، و نخستین کسی است که به شیوه تحقیق و نقادی امروزی در چگونگی علم انسان وحدود آن وارد شده ، و این بحث را به این روش آغاز کرده ، و با شرح وبسط هرچه تمامتر از جهات گوناگون در آن مطالعات به عمل آورده، و در این رشته مسائلی طرح کرده که پیش از او طرح نشده بود ، و به حل آنها آغاز نموده ، و در این راه پیشرو محققان آینده گردیده است . البته تحقیقات او کامل نیست ، وهمه را هم دانشمندان تصدیق ندارند چنانکه لایبنیتس منکر اساس نظریات اوبود ، ولیکن شکی نیست که او نکته سنجیهای شایان نموده و تحقیقاتش در افکار دانشمندان مخصوصا محققان سده هیجدهم تأثیر کلی داشته ، وهنوز هم محل ملاحظه ومورد استفاده است و کوششهای ار در کشف حقیقت علم مقدمة تحقيقات «كانت، وصاحبنظران دیگر که از این پس معرفی خواهیم کرد شده است ، وشکی نیست در اینکه


–۱۲۹–