برگه:SeyrHekmatDarOrupa.pdf/۳۹

این برگ هم‌سنجی شده‌است.

ارسطو بزرگترین محقق و متبحرترین حکما است، تدوین و تنظیم کنندهٔ علم و حکمت است، شعب و فنون علم را از یکدیگر متمایز ساخته و چنان منقح نموده که نسبت به بعضی از آنها می‌توان گفت مقام ارسطوواضع و موجد است. همهٔ علوم و فنون را جزء حکمت می‌داند، و فلسفه را منبسط بر همهٔ اموری که ذهن انسان به آن اشتغال می‌یابد و منقسم به سه قسمت می‌شمارد، صناعیات و عملیات و نظرات. صناعیات[۱] فنونی هستند که قواعد زیبائی را به دست می‌دهند و قوهٔ خلاقیت رامکمل می‌سازند اقسام حکمت مانند شعر و خطابه و امثال آن، عملیات[۲] صلاح و فساد و نیک و بد و سود و زیان را معلوم می‌نماید و آن اخلاق[۳] است، و سیاست مدن[۴] و تدبیر منزل[۵] نظریات[۶] حقیقت را مکشوف می‌سازد و آن طبیعیات[۷] است و ریاضیات[۸] و الهیات[۹] که اشرف اجزاء حکمت و زبده و لب آن است.

ارسطو حصول علم را برای انسان ممکن، شرافت او را در همین


    نوشته‌های او برمی‌آید که استادی افلاطون را نسبت به خود تصدیق دارد و در عین اینکه از اظهار مخالفت با بعضی آراء افلاطون خودداری نمی‌کند؛ اساس فلسفهٔ خود را از او می‌داند چنانکه مکرر دیده می‌شود که می‌گوید: «ما افلاطون» و مناقشات بسیاری که در نوشته‌های او دیده می‌شود همه نسبت، به شخص افلاطون نیست، غالباً نظرش به پیروان افلاطون است که نظریات استاد را نفهمیده و از حقیقت منحرف شده‌اند، چنان که می‌بینیم بسا می‌گوید: «افلاطونیان چنین می‌گویند» یا «فلان اشتباه را کرده‌اند.»

  1. Sciences Poétiques
  2. Sciences Pratiques
  3. Ethique یا morale
  4. politique
  5. Economique
  6. théoriques یا Spéculatives
  7. Physique
  8. Mathématiqus
  9. Philosophie premiére یا Théologie
–۳۰–