برگه:SeyrHekmatDarOrupa.pdf/۸۴

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

شمرده و نفس را که رواقیان «پروردگار» عالم می‌دانستند، فلوطین «اقنوم سوم» قرارداده است. با اینهمه شک نیست که فلوطین مردی صاحبنظر بوده، و از مایهٔ طبیعی خود دایرهٔ تحقیقات فلسفی را بسط کلی داده، و حکمتی تأسیس نموده که می‌توان نظیر حکمت افلاطون و ارسطو دانست. اما اینکه، آیا عرفا و اشراقیون ما مشرب عرفان را از فلوطین و پیروان او دریافته؛ یا مستقیماً از منابعی که فلوطین اقتباس نموده گرفته‌اند؛ مسئلهٔ غامضی است که حل آن اگر ممکن باشد، محتاج به تفص بسیار و از گنجایش این رسالهٔ مختصر بیرون است. نظر به کمال شباهت حکمت «افلاطونیان اخیر» با تعلیمات عرفانی و تصوف مشرق زمین، و به ملاحظهٔ اینکه در مائهٔ ششم میلادی جمعی از حکمای یونان که از افلاطونیان اخیر بودند، به ایران آمدند، بعضی از محققین بر این شده‌اند که عرفان و تصوف ما از آن منبع بیرون آمده است. اما از آنجا که میدانیم فلوطین خود برای استفاده از حکمت مشرق به ایران آمده و از گفته‌های دانشمندان و اشراقیون اسلامی هم برمی‌آید که در این کشور از دیرگاهی حکمائی بوده‌اند که در مسلک أشراق قدم می‌زده‌اند؛ می‌توان تصور کرد که افلاطونیان اخیر عقاید خود را از دانشمندان مشرق گرفته باشند. اشاراتی که بعضی از نویسندگان یونان به مرتاضین هند کرده و ایشان را حکمای «عریان»[۱] خوانده اند نیز میتوان مؤید این نظر دانست[۲].

* * *

«افلاطونیان اخیر» یعنی پیروان فلوطین بسیار بوده و بعضی از ایشان در حکمت مقام بلند داشته‌اند، اما جماعتی هم در عقاید باطنی


  1. Gymnosophistes
  2. چنین به نظر میرسد که فلوطین در ممالک ما معروف نبوده و رسالاتش ترجمه نشده است، اما قسمتی از رسائل نه گانهٔ او را بعنوان ائولوجی به عربی ترجمه کرده‌اند و به ارسطو نسبت داده‌اند، همچنین، بعضی از رسائل پیروان فلوطین نزد مسلمین به ارسطو منسوب گردیده و از این رو حکمای ما پاره‌ای از عقاید فلوطین را در ضمن حکمت ارسطو اختیار نموده‌اند چنانکه الهیات شیخ‌الرئیس به عقاید فلوطین نزدیک است.
–۷۵–