برگه:SeyrHekmatDarOrupa.pdf/۹۹

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

این که مردم کشور ما در علم و حکمت نسبت به اروپائیان پیش‌قدم بودند و مغربیان به واسطهٔ معاشرت شرقیان معرفت آموختند، ولیکن آن‌ها به زودی بساط اسکولاستیک را برچیده وارد مراحل جدید شده، هفت شهر علم را گشتند و ما هنوز اندر خم یک کوچه‌ایم.

بحث در چگونگی و علل این حالت از موضوع گفتگوی ما در این کتاب بیرون است، آنچه در اینجا تکلیف داریم اینست که، معارف اسکولاستیک را اجمالا بشناسانیم، زیرا با همهٔ نکوهشی که از آن کردیم نباید چنین پنداشت که اهل اسکولاستیک همه بر آن روش بوده‌اند، بلکه در آن دوره دانش طلبان اهل تحقیق نیز بسیار بوده‌اند، و در هر حال آن روزگار را نمی‌توان یکسره زمان بی حاصلی دانست، و چنان که پیش از این گفته‌ایم دورهٔ ورزش فکر اروپائیان است، و آن از مائهٔ نهم میلادی آغاز می‌کند و در مائهٔ پانزدهم ختم می‌شود.

* * *

نخستین حکیم اسکولاستیک «اسکت اریژن» را می‌دانند؛ که پیش از این از او نام برده‌ایم (نیمه مائهٔ سوم هجری) أو مدعی است که حکمت حقیقی با دیانت حقه مخالف نیست، و حکم خدا آنست که عقل به آن حکم می‌کند، و در باب حقیقت خلقت متمایل به نظر افلاطون و وحدت وجود است. به مثل افلاطونی قائل و آنها اسکت اریژن را صادر اول و مخلوق بی واسطهٔ خداوند و خلاق موجودات میشمارد، مخلوق را ناشی از ذات باری و مظهر او می‌داند، انسان را عالم صغیر و مرکز و خلاصهٔ عالم خلقت می‌پندارد، و می‌گوید، در آغاز تن انسان پاک و شبیه به ذات الوهیت خلق شده بود، سپس جدائی افتاد، و از شباهت دور شد، و باید با طی مراحل چند دوباره به خدا بازگشت کند.

در مائهٔ یازدهم میلادی یعنی در قرن پنجم هجری از دانشمندان اروپا کسی که قابل ذکر است «آنسلم»[۱] می‌باشد که


  1. Saint Anselme
–۹۰–