برگه:Shahname-Turner Macan-01.pdf/۲۸

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
۱۰

افراسیاب به ایران به سپهداری پیران برای انتقام شبخون رستم می‌آید

(چنانچه افراسیاب گوید)[۱]

  ✽ شبیخون کنون تا در خان من ✽ ✽ از ایران بسازند بر جان من ✽  

و خود فردوسی درین مقام گوید[۲]

  ✽ چو از کار بیژن به پرداختم ✽ ✽ ز گودرز و پیران سخن ساختم ✽  

و اگر ما بعد این قصه برزو مندرج بودی البته اشاره بآن نه باین می‌نمودی پس با وجود تصریح فردوسی و انتظام داستان و ارتباط سباق و سیاق طبع سلیم و ذهن مستقیم ابا میکند که قصهٔ برزو مانند جمله معترضه میان شرط و جزا درینجا مندرج باشد و نیز هیچ یک اهل لغته متداوله نام برزو پسر سهراب در کتاب نیاورده با آنکه اسامی جمیع مبارزین رستم و متعلقین او در فرهنگ جهانگیری و برهان و غیرهما مسطوراست و نیز در ایام ماضیه در فهرست کتب فارسی که صاحبان انگلستان و فرنگستان بولایت برده‌اند نام قصهٔ برزو بملاحظه درآمد که آن شصت هزار ابیات و گفته عطائی است اغلب که این داستان از ان باشد و چون قبل ازین بفرمایش بایسنغرخان نبیرهٔ امیر تیمور گورکان فضلاء آن دیار بتکمیل و تصحیح این کتاب پرداختند و در دیباچه

حکایت گرد آوردن باستان‌نامه که اصل این تاریخ است ملحق ساختند


  1. صفحه ۸۰۶ سطر ۲۶
  2. صفحه ۸۰۶ سطر ۱۶