برگه:Shahname-Turner Macan-01.pdf/۵۵

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
۳۷

نظم

  ✽ اگر چشم داری بدیگر سرای ✽ ✽ بنزد ولی و نبی گیر جای ✽  
  ✽ گرت زین بدآید گناه منست ✽ ✽ چنین است واین رسم و راه منست ✽  

بدین سبب گفتند رافضی است و قصد ارباب غرض درین استدلالات ظاهر است و محال است که یک شخص هم فلسفی و هم دهری و هم معتزلی و هم رافصی باشد چه قائل بقدم عالم را ببغض و حب علی و عمر رضی الله عنهما هیچ کاری نبود و مرحج علی عیه السلام بر غیر او بقدم عالم قائل نباشد و اسناد حوادث بتقدیر کند نه بافلاک و انجم و این اختلافات که در شعرا یافته اند از قضایای شعری است محمول بر حقیقت نیست و نیز از اسباب تغیر مزاج سلطان طول مدت بود که میل بشعر و سماع کم شد و نیز نکته غریب واقع بود و در ابتدا ذهن فردوسی بآن نرسید و سلطان را درباره او نفرت پیدا شد و ایاز که با فردوسی طریقه پدر و فرزندی داشت با او گفت اما اختیار از دست رفته بود و فایده نداشت و آن نکته آنست که فردوسی در حکایات ذکر آباء و اجداد سلاطین بسیار مبالغه کردی چنانکه از شاه کیخسرو گوید

نظم

  ✽ جهاندار پور سیاوش منم ✽ ✽ ز تخم کیان شاه روئین تنم ✽  
  ✽ نبیر جهاندار کاوُس کی ✽ ✽ دل افروز و پر دانش و نیک پی ✽  
  ✽ ز مادر هم از تخم افراسیب ✽ ✽ که با خشم او گم شدی خورد و خواب ✽