گفتار دومین
خورشید و شیر چگونه بهم پیوستهاند؟..
باید دانست که درباره چگونگی پیدایش شیر و خورشید، ما اگر سند تاریخی در دست نداشتیم و سر و کارمان با اندیشه و پندار بود، چندین راه میتوانستیم پنداشت:
یکی اینکه پادشاهی طالعش برج اسد بوده، بدینسان که در هنگام زاییدن او خورشید از روی حساب علمی در برج اسد بوده و این پادشاه صورت طالع خود را بدینسان بر سکهها بنگاشته و شیر و خورشید از اینجا پدید آمده. این پندار، دامنگیر برخی پادشاهان صفوی بوده و چنانکه خواهیم دید شاه طهماسب بزرگ که طالع او برج حمل (بره) بوده، در پاره سکههای خود خورشید را بر پشت بره نشانده.
راه دیگری اینکه بنیاد پیدایش شیر و خورشید آن ارتباط علمی بوده که میانه آفتاب و برج اسد نزد ستارهشناسان باستان معروف بوده. چه این ستارهشناسان دوازده برج آسمان را که نامهای آنها را همه میدانیم، میانه هفت ستارهگردان (سبعه سیاره) که بعقیده ایشان آفتاب هم یکی است، بخش نموده هر یک یا دو برج را خاص یکی از آن ستارهها دانسته خانه آن ستاره مینامیدند که از جمله برج اسد را «خانه خورشید» مینامیدند. خواجه نصیرالدین توسی در منظومه خود درباره ستارهها در اینموضوع میگوید:
اولین از بروج با هشتم | نام آن بره و دگر کژدم | |||||
هر دو مریخ را شدند بیوت | همچو برجیس را کمان با حوث | |||||
زهره را خانه ثور و هم میزان | شمس را شیر و ماه را سرطان | |||||
تیر را خانه خوشه و جوزا | مر زحل راست جدی و دلو عطا |
شاعران ایران هم بدین معنی آشنا بوده و گاهی در شعرهای خود آوردهاند. قطران تبریزی درباره رفتن پادشاه آذربایگان بدیدن پادشاه گنجه میگوید:
اگر بخانه شیر آمدست شید رواست | بدانکه خانه شید است شیر بر گردون |
این پندار هم دامنگیر برخی دانشمندان بوده که درباره شیر و خورشید با نگارنده گفتگو داشتهاند و چنانچه خواهیم دید شاید در زمان شاه عباس بزرگ هم این عقیده رواج داشته است.
راه سومین آنست که ایرانیان و ارمنیان پنداشتهاند، بدینسان که شیر نشان ارمنیان و خورشید نشان ایرانیان بوده، شاه عباس بزرگ پس از برانداختن استقلال ارمنستان این دو نشان را یکی ساخته!.. برخی هم بجای ارمنستان، گرجستان را میگویند!..