مجموع حوادث بهم پیوسته که تغییرات دنیای ظاهری در مقابل آن یک ابر، یک انعکاس و یا یک خواب پر از تصویرهای خیالی است:
احوال جهان و اصل این عمر که هست، | ||||||
خوابی و خیالی و فریبی و دمی است. (۱۹۰) |
اغلب شعرای ایران بد بین بودهاند ولی بدبینی آنها وابستگی مستقیم با حس شهوت تند و ناکام آنان دارد. در صورتیکه در نزد خیام بد بینی یک جنبهٔ عالی و فلسفی دارد و ماهرویان را تنها وسیلهٔ تکمیل عیش و تزیین مجالس خودش میداند و اغلب اهمیت شراب بر زن غلبه میکند. وجود زن و ساقی یکنوع سر چشمهٔ کیف و لذت بدیعی و زیبائی هستند. هیچکدام را بعرش نمیرساند و مقام جداگانهای ندارند. از همهٔ این چیزهای خوب و خوش نما یک لذت آنی میجسته. ازین لحاظ خیام یکنفر پرستنده و طرفدار زیبائی بوده و با ذوق بدیعیات خودش چیزهای خوشگوار، خوشآهنگ و خوشمنظر را انتخاب میکرده. یک فصل از کتاب «نوروزنامه» را دربارهٔ صورت نیکو نوشته و اینطور تمام میشود: «... و این کتاب را از برای فال خوب بر روی نیکو ختم کرده آمد.» پس خیام از پیش آمدهای ناگوار زندگی شخصی خودش مثل شعرای دیگر مثلا از قهر کردن معشوقه و یا نداشتن پول نمینالد. درد او یک درد فلسفی و نفرینی است که بر پایه احساس خویش به اساس آفرینش میفرستد. این شورش در نتیجهٔ