این برگ همسنجی شدهاست.
۵۷
خیام شاعر
اینهمه عکس می و نقش و نگارین که نمود، | ||||||
یک فروغ رخ ساقی است که در جام افتاد. | ||||||
ما در پیاله عکس رخ یار دیدهایم، | ||||||
ای بیخبر ز لذت شرب مدام ما. |
حافظ نیز به زهاد حمله میکند ولی چقدر با حملهٔ خیام فرق دارد:
راز درون پرده ز رندان مست پرس، | ||||||
این حال نیست زاهد عالی مقام را. (۸۵) |
خیلی با نزاکتتر و ترسوتر از خیام به بهشت اشاره میکند:
باغ فردوس لطیف است، ولیکن زنهار، | ||||||
تو غنیمت شمر این سایهٔ بید و لب کشت. (۸۸) |
چقدر با احتیاط و محافظهکاری بجنگ صانع میرود:
پیر ما گفت خطا بر قلم صنع نرفت، | ||||||
آفرین بر نظر پاک خطا پوشش باد! (۱۱) |
شعرای دیگر نیز از خیام تبعیت کردهاند و حتی در اشعار صوفی کنایات خیام دیده میشود؛ مثلا این شعر عطار:
چو رستم شوکت و زورت بود، | ||||||
جای چون بهرام در گورت بود. (۵۴) |
غزالی نیز مضمون خیام را استعمال میکند:
چرخ فانوس خیالی عالمی حیران در او، | ||||||
مردمان چون صورت فانوس سرگردان دراو. (۱۰۵) |