برگه:TaranehayeKhayyam.pdf/۷۱

این برگ هم‌سنجی شده‌است.

۷۱
راز آفرینش

۸

  این بحر وجود آمده بیرون ز نهفت،  
  کس نیست که این گوهر تحقیق بسفت؛  
  هرکس سخنی از سر سودا گفته است،  
  زان روی که هست، کس نمیداند گفت.  

۹

  اجرام که ساکنان این ایوانند،  
  اسباب تردد خردمندانند،  
  هان تا رشتهٔ خرد گم نکنی،  
  کانان که مدبرند سرگردانند!  

۱۰

  دوری که در آمدن و رفتن ماست،  
  او را نه نهایت، نه بدایت پیداست،  
  کس می نزند دمی درین معنی راست،  
  کاین آمدن از کجا و رفتن بکجاست؟  

۱۱

  دارنده چو ترکیب طبایع آراست،  
  از بهر چه او فکندش اندر کم و کاست؟  
  گر نیک آمد، شکستن از بهر چه بود؟  
  ور نیک نیامد این صور، عیب کراست؟