این برگ همسنجی شدهاست.
۸۶
ترانههای خیام
۵۴
آن قصر که بهرام درو جام گرفت، | ||||||
آهو بچه کرد و روبه آرام گرفت؛ | ||||||
بهرام که گور میگرفتی همه عمر، | ||||||
دیدی که چگونه گور بهرام گرفت؟ |
۵۵
مرغی دیدم نشسته بر بارهٔ توس، | ||||||
در چنگ گرفته کلهٔ کیکاوس، | ||||||
با کله همی گفت که: افسوس، افسوس! | ||||||
کو بانک جرسها و کجا نالهٔ کوس؟ |
۵۶
آن قصر که بر چرخ همی زد پهلو، | ||||||
بر درگه او شهان نهادندی رو، | ||||||
دیدیم که بر کنگرهاش فاختهای | ||||||
بنشسته همی گفت که: «کو کو، کو کو؟» |