این برگ همسنجی شدهاست.
۹۳
هرچه باداباد
۷۷
امشب می جام یکمنی خواهم کرد، | ||||||
خود را به دو جام می غنی خواهم کرد؛ | ||||||
اول سه طلاق عقل و دین خواهم داد، | ||||||
پس دختر رز را بزنی خواهم کرد. |
۷۸
✽ چون مرده شوم، خاک مرا گم سازید، | ||||||
احوال مرا عبرت مردم سازید؛ | ||||||
خاک تن من به باده آغشته کنید، | ||||||
وز کالبدم خشت سر خم سازید. |
۷۹
✽ چون در گذرم به باده شوئید مرا، | ||||||
تلقین ز شراب ناب گوئید مرا، | ||||||
خواهید بروز حشر یابید مرا؟ | ||||||
از خاک در میکده جوئید مرا. |
۸۰
✽ چندان بخورم شراب، کاین بوی شراب | ||||||
آید ز تراب، چون روم زیر تراب. | ||||||
گر بر سر خاک من رسد مخموری، | ||||||
از بوی شراب من شود مست و خراب، |