یک شاخهٔ زیتون در دست و لشکریان او هم از پشت سر او حرکت میکردند و سرود میخواندند (شاخهٔ زیتون نزد یونانیها و رومیها علامت فتح و ظفر و افتخار و دانش و صلح و امنیت و وفور نعمت بوده است).
سردار منصور بترتیب مسطور بالای کاپیتل رفت و حسبالرسم برای ژوپیتر قربانی کرده و غنائمی که بخزانهٔ روم تفویض نمود چنان دولت را غنی کرد که بعدها از رومیها بجهت مخارج جنگ مطالبهٔ مالیات ننمودند. اما پرسه را بزندان انداختند و آن پادشاه از قرار مذکور در محبس از گرسنگی بهلاکت رسید.
جون پرسه از میان رفت و دولت او منقرض گردید دولت روم در تمام حوزهٔ مدیترانه اعتبار و اقتدار کامل یافت و سلاطین مجبور باظهار موافقت و همراهی با آن دولت گردیدند چنانکه پادشاه بیتینی بروم رفت و آستان مجلس سنا را بوسید و اعضاء آن مجلس را خداوندگار خواند و خود را آزادکردهٔ ایشان نامید و پاشاه پرگام هم خواست بروم برود او را نپذیرفتند.
پادشاه سوریه انطیوکوس چهارم میخواست مصر را مسخر کند و تصاحب نماید. ماموری از جانب دولت روم باردوی او رفت. پادشاه باو سلام داده دست خود را دراز کرد که با او مصافحه کند. مأمور روم او کرد و بدون سلام و تعارف نامهٔ مجلس سنا را که حکم بمتارکهٔ جنگ بود باو داد. پادشاه آنرا خوانده