برگه:TarikhMokhtasareDolateGhadimeRoom.pdf/۲۵۱

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.
— ۲۵۱ —

دشمن عاجز مانم پس چرا دستهایم را بپشت نمی‌بندی. چون شمشیرش را دادند گفت اکنون مالک نفس خود شدم آنگاه مطالعه را تمام کرده خوابید. وقت طلوع صبح بیدار شد و شمشیر را بشکم خود فرو برد. طبیب آوردند و زخم را بستند لکن خود درباره آنرا باز کرد و در حال جان بداد و محض تمیز دادن او از کاتن قدیمی بمناسبت مکانی که در آنجا درگذشته او را کاتن اوتیک لقب دادند.

باری بعد از اتمام عمل افریقا قیصر بروم برگشت و تشریفات چهار نصرت برای خود فراهم آورد یکی برای غلبه بر ورسن ژتوریکس دویم محض فیروزی در مصر سیم بجهت مقهوری فارناس چهارم برای غلبه بر ژوبا. پس ضیافتی عظیم بمردم روم داد و تقریبا شصت هزار خوانچه چیده بود و بهریک از لشکربان خویش پنجهزار درهم بخشید و بهر نفر از افراد مردم روم نیز صد درهم و مقداری گندم و روغن عطا کرد.

آخرین جنگ قیصر در اسپانیا بود باین معنی که پسران پمپه با بقایای عساکر او و مغلوبین افریقا و جمعی از اشخاص متفرفه لشکری ترتیب دادند و آغاز خودسری کردند. قیصر باسپانیا رفت و یکچند آن جماعت بجنگ و گریز او را معطل نمودند