برگه:TarikhMokhtasareDolateGhadimeRoom.pdf/۲۸

این برگ نمونه‌خوانی شده ولی هنوز هم‌سنجی نشده‌است.

و پرستش ارواح اجداد خویش میپرداختند. از قرار مذکور عدد این قبائل سیصد بوده و اعضاء آنها پاتریسین[۱] یعنی اعیان خوانده می‌شدند و حق حکومت و فرمانروائی و تظلم در دیوانخانه منحصر بایشان بود و مابقی مردم همه زیردست آنها بودند و ایشانرا احترام و اطاعت میکردند.

طبقه دیگر از مردم روم اشخاصی بودند آزاد اما فقیرتر و حقیرتر و ایشان را کلیان[۲] میخواندند و هر یک از آنها در تحت حمایت یکنفر از اعیان بود و میبایست از او اطاعت داشته باشد و در اوقات جنگ همراه او برود و در املاک او برای او کار کند. در عوض حامی[۳] او هم او را حفظ میکرد و خوراک میداد و اگر با کسی مرافعه پیدا میکرد از جانب او در دیوانخانه وکیل میشد.

پاتریسینها و کلیانها اصل ملت[۴] روم بودند یعنی حق حضور در انجمن ملی و مجالس مذهبی بایشان اختصاص داشت اما بسیاری اشخاص دیگر هم بودند که از دولت روم اطاعت داشتند و جزء لشکریان روم محاربه میکردند ولی حق حضور در انجمن ملی و مداخله در آداب مذهبی نداشتند و ایشان را پلب[۵] یعنی رعایا و عوام میخواندند و از ملت متمایز فرار میدادند.

حکومت و فرمانفرمائی این قوم با شخص سلطان بود و او اخذ


  1. Patriciens
  2. Clients
  3. Patron
  4. Populus, people
  5. plèbe